loading...
دانشجوی مذهبی
محمد طهماسب بازدید : 2 سه شنبه 24 دی 1392 نظرات (0)

سلفی کیست و چه می گوید؟

سلفیه

(قسمت دوم)

 

پیشتر در نوشتار"درنگی بر جریان سلفی گری" از ظهور یک جریان انحرافی فکری_عقیدتی، موسوم به مکتب "سلفی گری" سخن به میان رفت که هسته اصلی آن در قرون اولیه اسلام شکل گرفت و به تدریج در حوزه اندیشه و مذاهب اسلامی اثر گذاشت.

این جریان فکری در عصر اخیر نه به عنوان یک مکتب فکری خاص با یک سلسله اصول و فروع عقیدتی بلکه به شکل یک جریان گذشته گرای منحط فکری با یک ساختار سیاسی ویژه شناخته می شود.

در نوشتار حاضر می کوشیم تا با نگاهی اجمالی به پیشینه تاریخی فرقه یاد شده، به تبیین کارنامه فکری و پاره ای از اصول حاکم بر نگرش عقیدتی سلفگرایان بپردازیم.

 

پیشینه و تطور تاریخی جریان سلفی گری

پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، دو مکتب فکری عمده در جهان اسلام به وجود آمد:

الف) مکتب اهل بیت (ع) که شالوده آن به دستان مبارک پیامبر اکرم (ص) پی ریزی شد.

ب) مكتب خلفا

هر یک از مکاتب یاد شده با استناد به قول و سنت پیامبر اکرم (ص) می کوشید تا جایگاه خویش را تثبیت نماید.

مکتب خلفا رفته رفته به فرقه های گوناگونی تقسیم شد، هر فرقه ای نیز برای خود یک سلسله اصول فکری و عقیدتی پی ریخت.

از مشخصه های بارز اندیشه سلفی گری این است که عقل و میزان خرد در نزد بنیان گزاران این جریان فکری، چون احمد بن حنبل و ابن تیمیه، کمترین اعتبار و منزلتی ندارد

فرقه های مشهور بر آمده از مکتب فقها در عقاید عبارتند بودند از: معتزله، اشاعره و سلفیه، و در احکام: مالكیه و حنفیه و شافعیه و حنابله.

معتزله به عقل و اختیار آدمی بسیار بها می داد و آن را یگانه ملاک ارزشگذاری در امور راستین و حقیقی می انگاشت.

بر خلاف معتزله، اشاعره به جبر قایل بودند و سرنوشت آدمیان را طرحی از پیش طراحی شده تلقی می کردند.

مکتب سلفیه نیز داعیه دار پیروی از عقاید و سنت سلفیانی چون صحابه، تابعین و امامان فقه اهل سنت را داشت.

گفتنی است معاویه که خود را منصوب قانونی خلیفه سوم می انگاشت به عنوان بنیان گذار نخستین این جریان فکری در جهان اسلام  شناخته می شود.

آنگاه احمد بن حنبل (م241) پیشوای مذهب حنبلی و از محدثان و فقیهان سر شناس قرن سوم این نگرش فکری را تقویت کرد  و پس از او ابن تیمیه در قرن هشتم (م 728)، اندیشه احمد بن حنبل را زنده کرد و موجی جدید از سلف گرایی را به راه انداخت.

ابن تیمیه حرّانی را باید نقطه عطفی در اندیشه سلف گرایی برشمرد.

" او بعد از آنکه به جای پدرش بر کرسی تدریس و اِِفتا نشست، عقایدی در مسائل توحیدی و جانبداری از اهل حدیث و پیروی از سلف و مخالفت با سایر گروه‌های فکری و فرقه‌های کلامی و فقهی اظهار داشت که در میان مسلمانان اختلاف شدیدی درباره افکار او پدید آمد تا جایی که برخی او را به عنوان رهبر فکری خویش پذیرفتند و برخی نیز او را به شدت انکار کردند و عقاید او را بدعت دانستند و فتوا به قتل یا حبس او دادند. تفصیل دید‌گاه‌ها درباره او مجال دیگری می‌طلبد"1

سلف گرایی در قرن دوازدهم وارد مرحله تازه ای شد و از دل آن، آیین منحط وهابیت برآمد. که در آینده پیرامون اصول و مبانی فکری وهابیان بیشتر سخن خواهیم گفت.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 23
  • بازدید کلی : 63